ویولن سل:
ویولن سل چنان بزرگتر از ویولن و ویولا است که نوازنده مجبور است آن را برای اجرا بر روی زمین ما بین پاهای خود تکیه دهد. در حالیکه خود روی صندلی می نشیند. از این جهت در انتهای تحتانی ویولنسل میله ای آهنی نصب شده ( که در غیر هنگام اجرا آنرا باز می کنند یا می پیچند و به داخل جعبه سر می دهند.) و نوک آنرا روی زمین قرار دارد.
نت این ساز را در اصوات بم با کلید فا در اصوات وسط با کلید دو و در اصوات زیر با کلید سل می نویسند.
تعریف لغت نامه ای:
ویولن سل:
در وجه تسمیه این ساز به زبانهای فارسی و فرانسه اشتباهی وجود دارد. توضیح اینکه سلو به معنی کوچک و ویولن سل به معنی ویولن کوچک است. در حالی که این ساز به مراتب بزرگتر از ویولن است.
در تحلیل این نکته باید گفت که کلمه ویولن اساسا عنوان سازی بوده به بزرگی کنترباس امروزی و ویولن سل، همان شکل و ترکیب را در حجم کوچکتری عرضه می کرد.
ویولن سل عضو سوم رده سازهای زهی شمرده می شود. این ساز بیش از ویولا و کم و بیش مانند ویولن قابلیت اجرای تکنوازانه، شرکت در ارکستر مجلسی و نیز در ارکستر را دارا می باشد.طنین آن خصوصیتی دارد که به نوازنده و شنونده هر دو راحتی اعصاب می بخشد.
منبع: سازشناسی پرویز منصوری
فرهنگ تفسیری موسیقی
بنابراین انگشت گذاری ویولن سل در مقایسه با انگشت گذاری ویولن کمی بی قاعده تر است.گام دو ماژور به اندازه یک اکتاو از دست باز سیم ((دو)) بالا رونده تر است .
انگشتان نوازنده ویولن سل نیز همانند نوازنده ویولن برای اجرای پوزیسیون های مختلف می تواند روی دسته ساز به طرف بالا حرکت کند.در پوزیسیون های بالاتر شیوه انگشت گذاری در این ساز شباهت بیشتری به ویولن دارد.موسیقی ویولن سل با کلید باس(کلید فا خط چهارم) نوشته می شود،البته برای اجرای پاساژهای بالاتر کلید های تنور(کلید دو خط چهارم) و سوپرانو (کلید سل) نیز مورد استفاده قرار می گیرند.
قبل از شروع تئوری موسیقی به نظرم خوب باشه این مطلب را مطالعه کنید
پس از سپری شدن هزاران یا میلیون ها سال آن طور که انجیل می گوید
((هنوز بر از بحر جدا نگشته بود))
اما با ابن وجود در آن عهد نیز که هنوز جنبنده ای روی زمین نمی زیست جهان ماوای خاموشان
نبود.امواج کوه پیکر با صخره های عظیم برخورد می کرد باد در شاخسار ها می پیچید و از
تماس آب سنگها و سنگریزه ها آوای دلنشینی بر می خواست بعد ها جانوران در روی زمین
پدیدار شدند و با اصوات به سخن گفتن با یکدیگر آغاز کردند و پرندگان به هنگام دمیدن صبح
صادق به نغمه پردازی پرداختند.اما به این اصوات نمی توان موسیقی اطلاق کرد.موسیقی فقط و
فقط از آن انسان هاست زیرا فقط انسان به زیور دانائی آراسته شده است. به کمک موسیقی است
که انسان ها هیجانات درونی خود را بیان می دارند. موسیقی چیزی برتر از اصوات و سر و صدا
هاست.موسیقی یکی از طریق بیان و اظهار آگاهانه انسان هاست.چه سبب شد که انسان موسیقی
را اختراع کند بشر چگونه کشف کرد که بازی اصوات می تواند مبین و ترجمات روح و
احساسات او باشداز هزاران سال پیش یعنی تقریبا از زمان پدید آمدن موسیقی تا به حال بشر به
تحقیق و تدبیر در این باره مشغول است حتی انسان های اولیه نیز می کوشیدند برای این سوال
پاسخی بیابند آنان ماهیت سحر آسای موسیقی را جز اینکه بگویند عطیه خداست به طریق دیگری
نتوانستند توجیه کنند