کیتارو آهنگ سازی از جنس مرغان دریایی

دهقانان کوهپایه های فوجی یاما، اکنون 25 سال است که در آگوست هر سال در آن شبی که ماه کامل است، از شامگاه تا سپیده دم را با صدای «تایکو» (طبل بزرگ ژاپنی) به صبح می رسانند. طبق سنتی ژاپنی، تایکو نوازی نوعی ادای نذر است. تایکونوازی ماه آگوست در معبد بودایی «ایکه گامی هونموجی» نیز ادای نذر مردی است به نام Takahashi Masanori که در تمام جهان با نام Kitaro شناخته می شود.
او برای شکرگذاری از مادر زمین (طبیعت)، سالی یک شب طی مراسمی که ژاپنی ها آنرا فستیوال ماه کامل می نامند تا صبح بر تایکو می کوبد. آنقدر می کوبد و می کوبد که اغلب از دستانش خون جاری می شود، اما صدای طبل هرگز تا طلوع آفتاب قطع نمی شود.
کیتارو که امسال 55 ساله می شود، فرزند زوجی کشاورز است. خود می گوید: «من فرزند مزارع برنجم. طبیعت همواره با من حرف می زند. گاهی اوقات صدایم می زند: کیتارو! این گوشه را نگاه کن. و من گلی را در کوهپایه می بینم و دوباره به من می گوید حالا وقتش هست که از این منظره عکس بگیری. هر آهنگ من، عکسی از یک چشم انداز است.
او از کودکی متوجه می شود که با دهقانان اطراف خود متفاوت است و همیشه در سرش صدای موسیقی می شنود. پس گیتاری می خرد و بدون معلم با روش سعی و خطا، گیتارنوازی می آموزد. به گفته خودش او که هرگز معلم نداشته، آموخته است که تنها به گوش ها و احساسات خود اعتماد کند.
باورش دشوار است ولی یکی از بزرگترین آهنگسازان جهان، سواد موسیقی (به مفهوم کلاسیکش) ندارد. او می گوید: «من هرگز تحصیل نکرده ام. من نمی توانم نت های موسیقی را بخوانم یا بنویسم. اما انگشتانم حرکت می کنند و من متعجب می شوم که این موسیقی از کجاست؟ من آهنگ هایم را می نویسم ولی در واقع آنها متعلق به من نیستند. »
همین آوای درونی او را بر آن می دارد تا پس از پایان دبیرستان، قید شغلی را که پدر و مادر برایش در شرکتی محلی دست و پا کرده بودند، بزند و راهی سفر به شهرهای بزرگ ژاپن شود، شاید بتواند در آنجا موسیقی را به حرفه خود تبدیل کند.
اطاعت نکردن از پدر باعث می شود حمایت خانواده را از دست بدهد. برای پدر سنتی ژاپنی، این تصمیم چیزی نیست جز رها کردن «شغلی آبرومند» و به دنبال «مطربی» رفتن. پدر تقریبا از خانواده بیرونش می اندازد.
کیتارو برای نخستین بار طعم آوارگی و سفر را می چشد. اما این آخرین بار نخواهد بود. هرچند که سفرهای بعدی اش خودخواسته و «زیارت گونه» اند. کیتاروی جوان در ابتدا مجبور می شود در رستوران های توکیو و یوکوهاما گارسونی کند. اما کم کم به دلیل تجربه اش در نواختن چند ساز مختلف می تواند در کلوپ های شبانه به عنوان نوازنده استخدام شود.
خودش اعتقاد دارد دو تصادف باعث موفقیتش شد. وقتی گروه کوچک دبیرستانی شان قصد برگزاری چند کنسرت را داشته است، ابتدا طبال و بعد نوازنده گیتار باس گروه به فاصله کمی از هم تصادف کرده و مجروح می شوند. به این دلیل او به عنوان رهبر گروه، مجبور می شود به سرعت نواختن هر دو ساز را یاد بگیرد تا در کنسرت هایشان وقفه ای ایجاد نشود.
همین تبحر در نواختن چند ساز است که دست آخر در کلوپ های شبانه به دادش می رسد. همان استدلال کهن شرقی که هیچ تصادفی بی دلیل نیست.
پس از مدتی کیبوردنوازی در کلوپ های شبانه با ساز جادویی «سیتی سایزر» آشنا می شود و این نقطه عطفی برای او و حتی موسیقی جهان است.
او متوجه می شود که این ساز نوظهور، قابلیت باز تولید اصوات طبیعی را دارد. کیتارو گمشده اش را یافته است. این اولین قدم برای آفریدن ترانه هایی است که از آواهای طبیعی سرشارند.
امروزه او جزو بینانگذاران این نوع از موسیقی به شمار می رود. آواهای طبیعی هنوز هم جزو جدانشدنی آهنگ های اوست. نزدیکی به طبیعت بخشی از فرهنگ ژاپن است. فرهنگی که کیتارو بر از دست رفتنش حسرت می خورد: «مردم ژاپن دیگر علاقه ای به این فرهنگ کهن ندارند. آنان رابطه جادویی خود را با طبیعت از دست داده اند و به همین جهت اکثریتشان افسرده شده اند.»
پس از مدتی کار با سیتی سایزر به گروه «خانواده خاور دور»می پیوندد و با آنان در سراسر اروپا کنسرت می دهد. از آنجا که قرار است او هم چون زائران شرقی از هر سفر پربارتر بازگردد، در تورهای اروپای اش زیر و بم کار با سیتی سایزر را می آموزد.
بالاخره در سال 1946 حس می کند که آماده ساختن نخستین آلبوم خود است. «سیاحت غرب» را به پایان رسانده و برای کشف و شهود، «زیارت شرقی» اش را آغاز می کند.
کیتارو یک سال تمام را در چین، هند، تایلند و لائوس سفر می کند. وقتی به ژاپن برمی گردد، کاملا آماده است. گوش هایش پر است از آواهای رود گنگ، یانگ تسه و جنگل های جنوب شرق آسیا و چشمانش، رنگین از خاطره معابد، درختان و شهرهای ممنوعه.
در سال 1977 در آلبوم نخستش «داستان ماه تمام» و «Ten Kai» را منتشر می کند.
پس از موفقیت آلبوم ها و اجرای چند کنسرت، تلویزیون NHK برای ساخت موسیقی سریال مستندی که در دست تهیه دارد، به سراغ او می آید. نام سریال «جاده ابریشم» هست. کیتارو سفر دیگری را آغاز می کند. به بعضی از کشورهای مسیر جاده سر می کشد و آنچه را می بیند، در موسیقی اش نشان می دهد.
نمایش سریال و انتشار آلبوم آن، موجی از شهرت و محبوبیت بین المللی را به همراه دارد. بسیاری از بزرگان موسیقی با او برنامه مشترکی اجرا می کنند. و جوایز گوناگونی به سویش سرازیر می شود. مهمترین افتخارات او تاکنون، دو بار بردن جایزه Grammy و یک بار جایزه Golden Globe و ساخت موسیقی فیلم «بهشت زمین» برای الیور استون است.
کیتارو اما بی اعتانا به شهرت و محبوبیتش، هم چنان تواضع ژاپنی خود را حفظ کرده است: «من تنها یک پیام رسانم. محرک اصلی من طبیعت است… در واقع این موسیقی از جایی بیرون ذهن من می آید: از بهشت، وارد بدنم می شود و از درون انگشتانم هنگام نواختن بیرون می آید. گاهی اوقات خودم هم متعجب می شوم که این آوا از کجاست؟»
کیتارو موفقیت های تجاری هم داشته است. از حدود 30 آلبومی که تاکنون منتشر کرده، بسیاری از آنها جزو پرفروش ترین ها بوده اند. برای مثال از آلبوم «روشنایی یک روح» تاکنون در آمریکا 2 میلیون نسخه به فروش رسیده است.خودش دلیل موفقیت هایش را تنها و تنها نزدیکی به طبیعت می داند. او اکثر آثارش را در استادیوی شخصی اش در کوهپایه های آلپ ژاپن نواخته و ضبط کرده است: «بدون زندگی در کوهستان نمی توانم آهنگ بسازم… برای من بعضی آواها شبیه ابرند و بعضی شبیه آب.»
شاعرانه حرف زدنش شاید به دلیل حضور همیشگی در طبیعت باشد. به هر حال، شاعرانگی در تمام جنبه های آثار او موج می زند.
مثلا وقتی آلبوم موفق «آسمان بهشتی» را به پایان رساند، به دنبال آوایی می گشت تا سمبل نام آلبوم باشد. عاقبت با انتخابش نشان داد که شاعر است. این آلبوم با صدای خنده فرزند نوزادش آغاز می شود. این همان صدای «آسمان بهشتی» است.
کیتارو هنوز همان کودک ایستاده در برنج زار است که به صدای وزش نسیم گوش می داد. موسیقی او تلاش برای درک رازهای طبیعت است. بوداییان می گویند: رودخانه هر لحظه نو می شود، هرچند برای گوش های زنگار بسته ما، صدای رود همیشه تکراری است.
کیتارو با پخش آواهای طبیعی در طول آهنگ هایش، ما را به دقت در این تکرار ظاهری و کشف مجدد طبیعت فرامی خواند:
«امروز مردم فقط به چیزهای قابل رویت عقیده دارند. ولی من هنوز باورم را به آنچه دیده نمی شود، از دست نداده ام.»
او می خواهد این بار به خاطر طبیعت، دو بار دست به سفری نو بزند. سفری طولانی و 5 ماهه از سانفرانسیسکو تا واشنگتن. در این راهپیمایی بزرگ، نوازندگان و خوانندگان سرخپوست او را همراهی خواهند کرد. آنان در طول مسیر برای صلح، عدالت و توجه دادن مردم به وضعیت محیط زیست می نوازند و می خوانند:«در زیر باران و برف و از روی کوه ها و میان تندبادها و قلب گرما و سرما راه می رویم که به همگان بیاموزیم همه چیز در زندگی مقدس است. آخرین قدم های این سفر را در حالی روی زمین خواهیم گذارد که کودکان، پیران و مردمانی از سراسر نژادها در کنارمان راه می روند.»
او باور دارد که موسیقی وسیله اتحاد نژادهاست. اندکی قبل از 11 سپتامبر در یکی از سفرهای پرشمارش به کنار مرز چین و افغانستان که منطقه کویری است، می رود تا به رایگان برای افغان های کنار مرز بنوازد. او گفت که می داند مردم اینجا به شدت فقیرند، اما آنها هنوز زنده اند و حق لذت بردن از زندگی را دارند. شاید که موسیقی، قلب هایشان را تسلی دهد.
اما بزرگ ترین سفر او پس از 11 سپتامبر آغاز می شود. وقتی که یکی از دوستانش را در یکی از آن برج های دو قلو از دست می دهد: «پس از تماشای آن وحشی گری، فکر کردم تنها جان های پریشان دست به چنین خشونتی می زنند. آنها تنها با خشونت می توانند وجودشان را به رخ بکشند.»
از خود می پرسد که او چه می تواند بکند و برای یافتن پاسخ چند ساعتی غرق مدیتیشن می شود. در خلسه عمیق چیزی در گوشش زنگ می زند: صدای ناقوس های معابد Shingon .
1100 سال پیش، راهبی بودایی به نام Ku-Kai در جزیره شیکوکوی ژاپن، 88 معبد بنا نهاد که به نام معابد شینگون مشهورند. از آن زمان تاکنون روزانه هزاران هزار زائر از تپه ها بالا می روند تا ناقوس های این معابد را به صدا درآورند. هر کس برای زیارتش دلیلی دارد. هرکس از چیزی رنج می کشد، اما در نهایت همه یک هدف دارند: کسب آرامش.
آنانکه از تپه ها بازمی گردند، معتقدند که پس از شنیدن صدای ناقوس، به آرامش رسیده اند. بسیاری از آنها در مصاحبه هایشان گفته اند پس از شنیدن صدای زنگ، تازه فهمیده اند که زندگی شان تاکنون سراسر اشتباه بوده و اکنون می خواهند که تغییرش دهند. اکثر زائرانی که صدای ناقوس ها را شنیده اند، یک جمله را تکرار می کنند: خودم را پیدا کردم.
حالا کیتارو، این آهنگساز همیشه زائر، می خواهد تمام جهان را در صدای ناقوس ها شریک کند. او هم معتقد است که در صدای آنها چیزی است که آدمی را آرام می کند و امید دارد که آرامش درونی حاصل از گوش دادن به این آوا، قدمی در راه صلح جهانی باشد.
او از 4 سال پیش تاکنون، وسایل صدابرداریش را به زحمت از تپه ها بالا کشیده و صدای ناقوس ها را ضبط کرده و با این صداها آلبومی آفریده به نام سفر مقدس ku-kai . در معرفی این آلبوم نوشته شده است: « این آلبوم من برای کسانی است که رنج می کشند و کسی را صدا می زنند.»
کسانی که کیتارو را از نزدیک دیده اند، می گویند که انگار خود او آرامشی را که در آهنگ هایش به دیگران وعده می دهد، یافته است. زمانی خبرنگاری از وی پرسید:«من همیشه شما را آرام دیده ام. این آرامش ناشی از چیست؟ آیا تاثیر موسیقی است؟»
کیتارو پاسخی به غایت بودایی به او داد:« می دانید، آرامش من از آنجا سرچشمه می گیرد که خودم را با آن گدایی که در خیابان های کلکته گدایی می کند، برابر می دانم.»
کسی نمی داند که آیا او پس از سفر آرامش بخش ku-kai مجال سفرهای دیگری را نیز خواهد داشت؟ آیا اینکه وقتی هنوز محصلی دبیرستانی و در آغاز راه بود، نام اولین گروه موسیقی زندگی اش را «مرغ دریایی» نهاد، تصادفی است؟ از همان جنس تصادفاتی که «یونگ» آنها را «تصادفات بامعنی» نام نهاده است؟ یا اینکه از آغاز می دانست که سرنوشتش توام با سفر است…
و مهم ترین سوال اینکه سفرهای این مرغ دریایی مهاجر، کجا به پایان خواهد رسید؟ شاید در بهشت. همان جایی که خود بارها گفته:« از آنجا آوایی می شنود.»
ارسال در تاريخ یک شنبه 19 تير 1390برچسب:کیتارو, توسط A Hasan Beigi
موسیقی راک چیست؟؟
گونهای موسیقی عامه پسند که در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی در امریکا با نام راک اند رول شکل گرفت و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین انواع موسیقی بیهمتا است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن میآید. از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی نام راک اند رول صرفاً به موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ اطلاق شده ولی نام راک همچنان بهعنوان نام فراگیر این گونه (که شامل راک اند رول هم میشود) بهکار میرود. این موسیقی در بلوز ریشه دارد.
سبک های موسیقی راک
1-راک اند رول 2-پاپ راک 3-سافت راک 4-گرانج 5-الترناتیو راک 6-هارد راک 7-پانک راک
8-تنوع های موسیقی راک در دهه 90 9-بریت پاپ 10-متات
راک اند رول : راک اند رول که یکی از سبکهای تأثیر گذار و متداول در موسیقی راک است، روندی غیر قابل پیش بینی را طی کرده در ابتدا زمانی که راک بازها موسیقی کانتری و بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصههای بارزی مثل انارشیسم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. از موسیقی پر انرژی Chuck Berry گرفته تا هارمونیهای زیبای بیتلز و همه در گروه راک اند رول قرار گرفت. اما راک اند رول جذابیت موسیقیایی خودش را فقط برای چند سال حفظ کرد. با گوناگونی بسیاری که در سبکهای مختلف راک به وجود آمد، به قول بعضی از متخصصین هسته اصلی راک از هم پاشید.
پاپ راک : پاپ-راک یکی از عمده ترین شاخههای موسیقی محسوب میشود که به طور کلی به هر نوع موسیقی پاپ ساخته شده پس از دوران جذب راک اند رول به پاپ، Pop rock میگویند. از ویژگیهای این سبک ملودیک و گیرا بودن موسیقی آن است. از گروه های مشهور فعال در این سبک میتوان به Everly brothers، مدونا و Rowed House اشاره کرد
سافت راک : گرچه سبک سافت راک در اوائل دهه هفتاد پایه گذاری شد اما زمزمههای آن از اواخر دهه شصت آغاز شده بود. سافت راک موسیقی ملایمیست که بیشتر تکیه بر خواننده و ترانه سرا دارد تا نوازنده؛ تجاری نگاه کردن به موسیقی یکی از ویژگیهای این سبک است.
سافت راک تا حدی متمایل به پاپ-راک است اما با فضایی ملایمتر و نرمتر. گروههایی مثل کارپنترز و شیکاگو تکیه بر موسیقی ساده و ملودیک داشتند و در طول حیات خود با تهیه کنندگان مختلفی هم کار کردند. در طول دههٔ هفتاد، سافت راک بازار موسیقی را تحت تأثیر خود قرار داد و به طور جدی موسیقی تلفیقی هم عصر خودش را دچار دگرگونی کرد
Grunge : سبکی که اوج درخشش اون در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و تبدیل به محبوب ترین سبک هارد راک این دهه شد و این درخشش نتیجه خلاقیت Kurt Cobain و بقیه اعضای Nirvana بود. سبکی که از دل Black Sabbath برخاست و حاصل ترکیب موسیقی punk و Heavy metal بود و البته گرایشش بیشتر به سمت پانک بود تا Heavy metal؛ بخصوص در انتخاب اشعار و نوع اعتراض موسیقیاییش. اما در نحوه نواختن ریفها به Heavy metal شباهت بیشتری داشت. این سبک دارای دو نسل و دورهٔ مشخص است: نسل اول شامل گروههای Green River، Mud honey میشه که این موج هنوز هم ادامه داره و ریفهای آن سنگین تر و خشن تر از ریفهای دورهٔ دومه. مشهور ترین گروه از موج دوم Nirvana است که موسیقی آن ملودیک تر از سایر گروههای Grunge است و مهمترین ویژگی ان stop-start زیاد ان است
الترناتیو راک : یکی از شاخههای راک است که تمام گروهای (Post Punk) را از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه ۹۰ تحت تأثیر خودش قرار داد و شامل سبکهای گوناگونی میشود: از ملودیهای زیبای Jangle Pop گرفته تا ملودیهای خشن و یک نواخت.
پانک راک : اعضای پانک عقاید آزادیخواهانه شان را از طریق هنرهای مختلف ابراز میکنن، که مهمترین اونها موزیک ه. همچنین نقاشی، شعر، و داستان کوتاه. پانکها از این طریق از خلاقیتشان برای به نمایش گذاشتن نارضایتیشان از ظلمها و استبداد حاکم بر جامعه، استفاده میکنند. موسیقی پانک دارای Lyricهای خشمگین و تند و سریعیست، در مورد مدرسه((Academy، ناخشنودی از شرایط اجتماعی، ارتباطها ((relationships، و مسائل خانوادگی. یکی دیگر از مشخصات این سبک اینست که بعضی از آهنگهایش به کوتاهی ۲ دقیقهاست. ولی حتی در این زمان کم، آهنگهایش میتواند حس خواننده را منتقل کنند- که این آهنگها معمولاً خشم و عصبانیت را نشان میدهند. هدف این موزیک شوک آوردن، اهانت کردن، و حمله کردن به دیدگاههای عام است!
اشعار پانک بیشتر به محکوم کردن طبقهٔ اشراف انگلیس و بی صداقتیشان، و همینطور به اعتراضهای ناامیدانه و خشونت بار بر مسایل و مشکلات اجتماعی، میپرداخت. در سال ۱۹۷۶، مدیر گروه The Sex Pistols، مصاحبهای با BBC ترتیب داد، که در آن اعضای The Sex Pistols عقایدشان را رک و راست، و در خیلی از مواقع توهین آمیز به عموم ابراز کردند. در پی این مصاحبه وزیر آموزش و پرورش انگلیس و هیات مدیرهٔ هنر لندن، مخالفتشان را با پانکها نشان دادند و به مردم ”قول دادند“ از پانکها جلوگیری کنند!!
متال : یکی از زیرشاخههای اصلی راک ، سبک متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخهٔ اصلی شناخته میشود.از موسیقی متال که به علت خشنبودن آواها به این نام خوانده میشود، به خودی خود زیر شاخههای متعددی منشعب شدهاست. دههٔ هشتاد میلادی دوران شکلگیری کاملتر و تعالی این سبک به حساب میآید. یکی از گروههای شاخص دههٔ هشتاد گروه امریکایی متالیکا با سبک هوی متال را میتوان نام برد. موسیقی متال میخواهد در اشعارش اعتراض را به گونه مستقیم بیان کند.اولین گروه سبک متال بلک سبت با خوانندگی جان آزی آز بورن میباشد
گونهای موسیقی عامه پسند که در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی در امریکا با نام راک اند رول شکل گرفت و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین انواع موسیقی بیهمتا است. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن میآید. از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی نام راک اند رول صرفاً به موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ اطلاق شده ولی نام راک همچنان بهعنوان نام فراگیر این گونه (که شامل راک اند رول هم میشود) بهکار میرود. این موسیقی در بلوز ریشه دارد.
سبک های موسیقی راک
1-راک اند رول 2-پاپ راک 3-سافت راک 4-گرانج 5-الترناتیو راک 6-هارد راک 7-پانک راک
8-تنوع های موسیقی راک در دهه 90 9-بریت پاپ 10-متات
راک اند رول : راک اند رول که یکی از سبکهای تأثیر گذار و متداول در موسیقی راک است، روندی غیر قابل پیش بینی را طی کرده در ابتدا زمانی که راک بازها موسیقی کانتری و بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصههای بارزی مثل انارشیسم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. از موسیقی پر انرژی Chuck Berry گرفته تا هارمونیهای زیبای بیتلز و همه در گروه راک اند رول قرار گرفت. اما راک اند رول جذابیت موسیقیایی خودش را فقط برای چند سال حفظ کرد. با گوناگونی بسیاری که در سبکهای مختلف راک به وجود آمد، به قول بعضی از متخصصین هسته اصلی راک از هم پاشید.
پاپ راک : پاپ-راک یکی از عمده ترین شاخههای موسیقی محسوب میشود که به طور کلی به هر نوع موسیقی پاپ ساخته شده پس از دوران جذب راک اند رول به پاپ، Pop rock میگویند. از ویژگیهای این سبک ملودیک و گیرا بودن موسیقی آن است. از گروه های مشهور فعال در این سبک میتوان به Everly brothers، مدونا و Rowed House اشاره کرد
سافت راک : گرچه سبک سافت راک در اوائل دهه هفتاد پایه گذاری شد اما زمزمههای آن از اواخر دهه شصت آغاز شده بود. سافت راک موسیقی ملایمیست که بیشتر تکیه بر خواننده و ترانه سرا دارد تا نوازنده؛ تجاری نگاه کردن به موسیقی یکی از ویژگیهای این سبک است.
سافت راک تا حدی متمایل به پاپ-راک است اما با فضایی ملایمتر و نرمتر. گروههایی مثل کارپنترز و شیکاگو تکیه بر موسیقی ساده و ملودیک داشتند و در طول حیات خود با تهیه کنندگان مختلفی هم کار کردند. در طول دههٔ هفتاد، سافت راک بازار موسیقی را تحت تأثیر خود قرار داد و به طور جدی موسیقی تلفیقی هم عصر خودش را دچار دگرگونی کرد
Grunge : سبکی که اوج درخشش اون در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و تبدیل به محبوب ترین سبک هارد راک این دهه شد و این درخشش نتیجه خلاقیت Kurt Cobain و بقیه اعضای Nirvana بود. سبکی که از دل Black Sabbath برخاست و حاصل ترکیب موسیقی punk و Heavy metal بود و البته گرایشش بیشتر به سمت پانک بود تا Heavy metal؛ بخصوص در انتخاب اشعار و نوع اعتراض موسیقیاییش. اما در نحوه نواختن ریفها به Heavy metal شباهت بیشتری داشت. این سبک دارای دو نسل و دورهٔ مشخص است: نسل اول شامل گروههای Green River، Mud honey میشه که این موج هنوز هم ادامه داره و ریفهای آن سنگین تر و خشن تر از ریفهای دورهٔ دومه. مشهور ترین گروه از موج دوم Nirvana است که موسیقی آن ملودیک تر از سایر گروههای Grunge است و مهمترین ویژگی ان stop-start زیاد ان است
الترناتیو راک : یکی از شاخههای راک است که تمام گروهای (Post Punk) را از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه ۹۰ تحت تأثیر خودش قرار داد و شامل سبکهای گوناگونی میشود: از ملودیهای زیبای Jangle Pop گرفته تا ملودیهای خشن و یک نواخت.
پانک راک : اعضای پانک عقاید آزادیخواهانه شان را از طریق هنرهای مختلف ابراز میکنن، که مهمترین اونها موزیک ه. همچنین نقاشی، شعر، و داستان کوتاه. پانکها از این طریق از خلاقیتشان برای به نمایش گذاشتن نارضایتیشان از ظلمها و استبداد حاکم بر جامعه، استفاده میکنند. موسیقی پانک دارای Lyricهای خشمگین و تند و سریعیست، در مورد مدرسه((Academy، ناخشنودی از شرایط اجتماعی، ارتباطها ((relationships، و مسائل خانوادگی. یکی دیگر از مشخصات این سبک اینست که بعضی از آهنگهایش به کوتاهی ۲ دقیقهاست. ولی حتی در این زمان کم، آهنگهایش میتواند حس خواننده را منتقل کنند- که این آهنگها معمولاً خشم و عصبانیت را نشان میدهند. هدف این موزیک شوک آوردن، اهانت کردن، و حمله کردن به دیدگاههای عام است!
اشعار پانک بیشتر به محکوم کردن طبقهٔ اشراف انگلیس و بی صداقتیشان، و همینطور به اعتراضهای ناامیدانه و خشونت بار بر مسایل و مشکلات اجتماعی، میپرداخت. در سال ۱۹۷۶، مدیر گروه The Sex Pistols، مصاحبهای با BBC ترتیب داد، که در آن اعضای The Sex Pistols عقایدشان را رک و راست، و در خیلی از مواقع توهین آمیز به عموم ابراز کردند. در پی این مصاحبه وزیر آموزش و پرورش انگلیس و هیات مدیرهٔ هنر لندن، مخالفتشان را با پانکها نشان دادند و به مردم ”قول دادند“ از پانکها جلوگیری کنند!!
متال : یکی از زیرشاخههای اصلی راک ، سبک متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخهٔ اصلی شناخته میشود.از موسیقی متال که به علت خشنبودن آواها به این نام خوانده میشود، به خودی خود زیر شاخههای متعددی منشعب شدهاست. دههٔ هشتاد میلادی دوران شکلگیری کاملتر و تعالی این سبک به حساب میآید. یکی از گروههای شاخص دههٔ هشتاد گروه امریکایی متالیکا با سبک هوی متال را میتوان نام برد. موسیقی متال میخواهد در اشعارش اعتراض را به گونه مستقیم بیان کند.اولین گروه سبک متال بلک سبت با خوانندگی جان آزی آز بورن میباشد